پنجشنبه، فروردین ۳۰، ۱۳۸۶

آزادی

اکنون جمجمه ات

عریان

بر آن همه تلاش و تکاپوی بی حاصل

فیلسوفانه

لبخند می زند.

به حماقتی که تو

از وحشت مرگ

بدان تن در دادی.

به زیستن

با غلی بر پای و

غلاده ای بر گردن.

شاملو

واژه ها وقتی به وجود می آیند که چیزی واقعی یا انتزاعی را که وجود دارد، تعریف کنند.و معمولن با از بین رفتن آن چیز یا آن تفکر که نام ویژه ای دارد،آن واژه فراموش می شود.اما شگفت این است که برخی واژه ها،با اینکه مفهومشان دیر زمانی ست که از یادها گرفته شده،همچنان فریادشان شنیده می شود.

پ.ن:امیدوارم کسی فهمیده باشه که من خودمو کشتم تا فارسی بنویسم.وگرنه این پست در دو خط نوشته می شد.


2 Comments:


At ۴:۱۷ بعدازظهر,by Anonymous ناشناس

in jomlatoo hich vaght nemifahmam !!
choon az marg hich vaght natarsidam !


amma merC
midanam ke jomjomeh am be hemaghatam mikhandad !!

 

At ۱۲:۴۴ قبل‌ازظهر,by Anonymous ناشناس

سلام . خوبي؟
آزادي و مفاهيمي مثل اون بالذات ارزشمندند و هيچوقت حتي بدون اون هم اسمش فراموش نميشه
(امام کاموانيوز(ع

 

ارسال یک نظر

<< Home